(گزارش تصویری)
سنگنوشتهی آتشورهرام کرمان به موزه میرود
کرمان
- آرمیتا فرهمند: تاریخچه ی سنگی آتش ورهرام ، آتشکده ی کرمان که 365 سال دیرینگی دارد و در زمانی برای حفاظت درساختمان خاوری (:شرقی) شاهورهرام ایزد نصب شدهاست به موزه مردمشناسی زرتشتیان منتقل خواهد شد.
آرش ضیاتبری، هموند کمیسیون وقف انجمن زرتشتیان کرمان که این کار را بردوش دارد، در اینباره به خبرنگار امرداد، گفت: تاریخ این سنگ نوشته 1014 یزدگری برابربا 1024 خورشیدی است.و قرار است پس از موافقت انجمن در آیینی ویژه رونمایی شود و در موزه مردم شناسی زرتشتیان جای گیرد.
به گفتهی ضیاتبری، این سنگنوشته، پس از رونمایی، کهنترین شی موزه خواهد بود.
آرش ضیاتبری، دربارهی تاریخچهی این سنگنوشته، چنین گفت: «دستور رستم بندار مهرگان پس از یک سال ونیم توانست آتش ورهرام رادر کرمان گردآوری کند ودر سال 1024 خورشیدی این آتش را در آتشکدهی محلهی شهر تختنشین کند. پس از انتقال این آتش به آتشکدهی قناتغستان وبا ویران شدن آن آتشکده، آتش ورهرام آتشکدهی قناتغستان در سال 1302 با اجرای مراسمی ویژه، با همیاری پنج موبد کرمانی و قناتغستانی به نامهای موبد بهرام اسفندیار آریایی، موبد نوشیروان جهانگیر اشیدری، موبد گشتاسب جهانبخش، موبد بهمن جهانبخش و موبد اردشیر سهراب به آتشکدهی نوساز کرمان منتقل و در جایگاه کنونی آن تختنشین شد.»
به گفتهی ضیاتبری، این آتش پس از آتش ورهرام یزد دومین آتش ورهرام فروزان ایران است.
آرش ضیاتبری که سالهاست درباره تاریخ زرتشتیان پژوهش میکند، میگوید: «هنگامی که مری بویس برای پژوهشهایی دربارهی کیش زرتشتی به ایران آمدهبود، یک ماه در خانهی شاهجمشید سروشیان میماند او در جستوجوی این سنگنوشته بوده است و به شوند ویران شدن آتشکدهی محلهی شهر با شماری از کارگران شاه جمشید سروشیان به جستوجوی سنگنوشته میپردازند که پس از کشف آن ، تاریخچهی سنگی آتش ورهرام، را درشاهورهرام ایزد قرار میدهند.»
به گفتهی وی، به شوند ساخت وسازهایی که درسال های گذشته در شاهورهرام ایزد انجام شده است .بخشی از این سنگ نوشته به زیر گچ فرو رفته است. که پس از بیرون آوردن آن، به زودی این کتیبه در نخستین موزه ی مردم شناسی زرتشتیان جای خواهد گرفت.
متن سنگ نوشته بدینگونه است:
بنام ایزد عصر شهنشاه صاحب قران آفتاب اقبال کیوان آمد و برجیس امتحان
کدخدای شهر انصاف و خدیو ملک عدل زافریدون بهتر و افزون تر از نوشیروان
مالک کیهان شهنشاه جهان عباس شاه قاتل تورانیان و قبله ایرانیان
از امیران و دلیران کایستاده بر در از بهر خدمت خودچگویم بلکه هم خیل شهان
در چونین عهدی اگر بر سر نشد طاق جنان از شرف نبود عجب خاصه در دارالامان
خانقاه و مسجد و حوض و رباط و میل و پل نیز هریک ساخت اینجا یافت مزد آنجا جنان
ایکه زیر طاق محرابی برو پرچین ببین از غرور باز آی کان گاه طاعتت یابد قران
عرشه ما گشت پیشانی به نیت پاک دار با حذر باش از خدنگ غیب این ابرو کمان
ای ردان و موبدان این خانه دیگر خانه ایست دل مگردان جز بتسبیح و ستایش بر زبان
این سرا صورت نخواهد زانکه جای سیرت است خانه مهر است کی گنجد در این نقش ردان
خانه هست این بنا از جمله تصویرها چون ضمیر روشن و چون سینه صافی دلان
تاب باورهای رویائی ندارد این مقام باش عارف ورنه خیز و کن بتک بار گران
این اطاعتگاه را بهر دعای خیر ساخت از زر خود رستم بندار ابن مهرگان
مرزبان جست از خرد سال بنایش گفت باد پایه این طاق نو تا سالهای جآودان
١٠١٤ یزدگردی
فرتورها از آرش غیبی است.