نشود فاش کسی آن چه میان من و توست
تا اشارات نظر ، نامه رسان من و توست
گوش کن ، با لب خا موش سخن می گویم
پاسخ گو به نگاهی که زبان من و توست
روزگاری شد و کس مرد ره عشق ندید
حالیا چشم جهانی نگران من و توست
گو بهار دل و جان باش و خزان باش ، ارنه
ای بسا باغ و بهاران که خزان من و توست
این همه قصّه ی فردوس و تمنّای بهشت
گفت و گویی و خیالی ز جهان من و توست
نقش ما گو ننگارند به دیباچه ی عقل
هر کجا نامه ی عشق است ، نشان من و توست
سایه ! ز آتشکده ی ماست فروغ مه و مهر
وه ازین آتش روشن که به جان من وتوست
عشق ما نیازمند رهایی است نه تصاحب
در راه خویش ایثار باید نه انجام وظیفه
فروغ فرخ زاد
http://mw2.google.com/mw-panoramio/photos/medium/33835997.jpg
آتشکده و مدرسهی زینآباد اگر از در مشترک، وارد شویم، مدرسه در سمت راست است. این مدرسه همانگونه که بر تابلوی بالای سرش میتوان دید از دهش انجمن ایرانیبمبئی در سال ١٢٩٨، ساخته شده است. مدرسهای که دختران و پسران زینآبادی، تا پایان دورهی دبستان را در آن میگذراندهاند.
گویا این مدرسه تا دههی ٤٠ خورشیدی باز بوده و پس از آن، در پی کوچ و مهاجرت اهالی زینآباد، آنگاه که شمار اهالی و دانشآموزان، کاهش یافته، تعطیل شده است. از آنجایی که دیگر این مدرسه، کاربری پیشین خود را ندارد، توسط اهالی مرمت شده و از آن بهعنوان پذیرشگاه، استفاده میشود.
آتشکده و مدرسه در دل هم و در کنار هم هستند. بنابر گفتهی «جهانگیر مهربانی»، آتشبند آتشکدهی زینآباد، در گذشته، آن روزها که هنوز درهای مدرسه باز بود، دانشآموزان پیش از رفتن به کلاس به آتشکده میآمدند، نیایش بامدادی میخواندند و سپس به کلاس و به سراغ درس و کتاب میرفتند.
آتشهای سپند آتشکدهی زینآباد، پشت همان دری هستند که جهانگیر مهربانی در برابرش ایستاده است.
آتشکدهی زینآباد یک اتاقک کوچک است که آرام و آسوده میتوان در آن، دست به نیایش برداشت و ساعتی را از همهی نگرانیها، دور شد.
البته این آتشکده با بسیاری از آتشکدهها که تاکنون دیدهایم، متفاوت است، چون آتش سپند(:مقدس) آن را نمیتوان دید. آتش به دور از چشمها، درون اتاق آتش است. بنابر گفتهی جهانگیر مهربانی، چهار گونه آتش درون اتاق آتش نگهداری میشود.
سهتا از آتشها، درون آتشگاهی گلی نگهداری میشوند، هریک از آتشها به گونهی جداگانه، پرستاری میشود. در این میان یکی از آتشها که از همان آتش آتشکدهی کاریان فارس است، در آفریگان(آتشدان) میانی اتاق آتش، تختنشین است.
بنابر نوشتارهای دینی و آیینی، آتش بر انواع گوناگون است. آتش «دادگاه» که آتش اجاق و آتش خانوادگی است و ایرانیان در روشن نگاه داشتن آن، همواره میکوشیدهاند، یکی از این آتشهاست.
آتش آدران نیز یکی دیگر از آتشهاست. این آتش مخصوص دیه، شهر و بلوک بزرگ است. آتش آدران، آتش اصناف گوناگون است که آیین تقدیس آن نیز، پیچیده است.
آتش ورهرام نیز گونهی دیگری از آتش است. آنگونه که آمده، آتش ورهرام پس از تقدیس آتش ١٥ پیشه و آتش آذرخش، تختنشین میشود.
به گزارش استاد رشید شهمردان در کتاب پرستشگاه زرتشتیان، آتش درمهر زینآباد به کوشش شهریار تیرانداز به سال ١٢٠٠ یزدگردی، تقدیس شده است.
با سپاس از امرداد
معماری ساختمان همهی آتشکدههایی که امروز در بین زرتشتیان موجود است، یکسان است. ساختمان اصلی آتشکده تهران در مرکز محوطه قرار دارد و پیرامون آن را حیات و باغچه(که در آن درختانی همیشه سبز از گونه های سرو و شمشاد و مورت و کاج دیده می شود) فراگرفته است. در جلوی ساختمان اصلی حوض آبی دیدهمیشود که نمایشگر آخشیجِ آب است. بدین ترتیب در پرستشگاه زرتشتیان، نمادی از هر چهار آخشیج (آب، هوا، آتش، خاک) دیده میشود و همه زرتشتیان بر این باور هستند که همواره باید آخشیج ها را از آلودگیها دور نگاهدارند و در پاکیزه نگهداشن آنها کوشا باشند.
در مرکز ساختمان اصلی، اتاقی چهارگوش وجود دارد که دارای سقف گنبدی شکل است. در بالای گنبد روزنههایی برای بیرون رفتن دود و بهمانند هواکش ترتیب داده شده است. در مرکز این اتاق آتشدان بسیار بزرگی دیده میشود که پیوسته آتش ورجاوند و سپند(:مقدس) در آن فروزان است.
در یکی از دیوارهای این اتاق چهارگوش، در ورودی قرار دارد و در دو دیوار دیگر نردههای فلزی و پنجره شیشهای کار گذاشته شده است بهگونهای که کسانی که بیرون از این اتاق برای پرستش میایستند، میتوانند آتش ورجاوند را ببینند. در دو گوشهی دیوار چهارم دو عدد زنگ بزرگ از سقف آویزان است. بهجز موبدان نگهبان آتش، هیچکس دیگر حق ورود به این اتاق را ندارند.
در سه سوی این اتاق چهارگوش، تالارهایی در نظر گرفته شده است که بهدینان زرتشتی در آن و در برابر آتش ورجاوند قرار گرفته و به پرستش اهورامزدا میپردازند و پشت دیوار چهارم تالار دیگری است که «یزشنگاه» نام دارد و ویژهی کارهای دینی است.
موبد آذربان در حالیکه سراپا لباس سفید پوشیده است، موظف است که در شبانهروز پنج بار هنگام نیایش و گذاشتن کنده و چوبهای خوشبو روی آتش، زنگ را نیز بنوازد و بدین روش بهدینان را یادآوری نماید که هنگام پرستش اهورا مزدا فرا رسیده است.
لازم به یادآوری است که در محوطهی آدریان تهران و دور از ساختمان مرکزی بناهای دیگری برای اجرای آیینهایی مانند پُرسه، سال، جشن، سخنرانی، محل سکونت موبدان، آبدارخانه و غیره در نظر گرفته شده است.
برگرفته از(با تصحیح):