دَرِ مهر(آتشکده)

در بینش اشوزرتشت خداوند را باید در روشنایی جستجو کرد.درِمهر محل نور ونماد اجاق خانواده ،شهر یا کشور است.درِمهر محل پیمان دو دلد

دَرِ مهر(آتشکده)

در بینش اشوزرتشت خداوند را باید در روشنایی جستجو کرد.درِمهر محل نور ونماد اجاق خانواده ،شهر یا کشور است.درِمهر محل پیمان دو دلد

آدریان تهران


معبد

آدریان تهران

این مکان که برای زرتشتیان بسیار مقدس است در ابتدای خیابان میرزا کوچک خان و جنب دبیرستان فیروز بهرام قرار دارد.
این محل مجموعه‌ای از ساختمان‌های مختلف است که تنها بخش بسیار کوچکی از آن آتشکدة زرتشتیان تهران را تشکیل می‌دهد و بخش های دیگر آن به شرحی که می‌آید به کارهای دیگر مدهبی زرتشتیان تهران اختصاص دارد.
به هر حال این مجموعه شامل 2 سالن برای اجرای مراسم مذهبی مثل سال و سیروزه و دهه ، یک آشپزخانه ، ساختمان اصلی آتشکده ـ آد‏ُران- ، حیاط ، اتاق موبدان ، دستشویی و سوئیت سرایدار است.
درب اصلی ورودی این ساختمان در سوی غربی خیابان میرزا کوچک خان قرار دارد . دری چوبی و خراطی شده .نمای این ساختمان آجر است . آجرها به طرز ماهرانه‌ای ساییده شده و به اشکال هندسی زیبایی درآمده‌اند و بر روی هم چیده شده‌اند.
ورودی این ساختمان راهرویی است به عرض تقریباً یک متر. دست راست این ورودی پله‌هایی قرار دارند که به خانه سرایدار منتهی می‌شوند. سرایدار این بنا در تاریخ تهیه این گزارش با همسر و فرزندش در این خانه زندگی می‌کرد.
سمت چپ راهروی ورودی اتاق کوچکی ساخته شده که دری شیشه‌ای راه ورود را به آن سد کرده است. این اتاق در سال 1374 برای استفاده سرپرست موبدان ساخته شده است که هرگز مورد استفاده واقع نشده است.
بالاخره این راهرو تازه واردان را به حیاط آدریان می‌رساند . حوضی آبی رنگ و بیضی شکل با دو درخت سرو در اطراف در وسط این حیاط ، چشم نواز است.
درست در مقابل این حوض ساختمان آتشکده تهران قرار دارد که ستون های شبیه به ستون‌های تخت جمشیدش انسان را چندین قرن به عقب می‌برد.
نمایی از حیاط جلویی آدریان تهران حوض آب در جلوی ساختمان پیداستداخل آتشکده از سه بخش کاملا ً‌مجزا تشکیل شده است : اول سالن عبادت‌گاه که از سه جهت محل نگهداری آتش را از شرق و شمال و جنوب احاطه کرده است. در نظر اول مانند این است که وارد امام‌زاده‌ای شده‌‌اید که ضریح در میان آن قرار دارد و برای طواف باید به دور آن چرخید اما اینگونه نیست و خانه آتش در بخش میانه غربی قرار گرفته به طوری که از طرف غرب این مسیر مسدود می‌ماند .ضریح بی بی شهربانو نیز به همین صورت از طرف غرب بسته است.
بخش دوم آتشکده جایی است که محل نگهداری آتش است. معمولاً‌افراد عادی اجازه ورود به این محل را ندارند . تنها موبدانی که متخصص این کار هستند اجازه ورود دارند. این محل که مساحتی در حدو 6 متر مربع را به خود اختصاص داده است دارای هیچ پنجره اضافی نیست . و دو پنجره شیشه‌ای تنها نقاطی هستند که از طریق آنها می توان از بیرون از این محوطه شعله‌های آتش داخل آتشکده را دید. هرچند این آتش در بیشتر مواقع شعله ور نیست و تنها در ساعات بسیار محدودی به صورت شعله ور نگهداری می شود.
اما در غربی ترین بخش آتشکده ،‌اتاق یشت قرار دارد که بخش سوم آن است. این محل برای به جای آوردن مراسم مذهبی اختصاص دارد .چند میز استیل و چندین صندلی به اضافه سفره های سفید که به روی این میزها پهن می شود. عکس های زیادی از درگذشتگان زتشتی که در اطراف این بخش قرار داده شده اند از وسایل همیشگی این اتاق است.
خانواده‌ها برای برگزاری مراسم سال و روزه درگذشتگان خود معمولاً‌از این قسمت استفاده می کنند. به این ترتیب که بر روی یکی از میزهای بزرگ استیل که چسبیده به دیوار ها قرار داده شده اند سفره سفیدی می اندازند و بعد از آماده کردن خوراکی های لازم برای این سفره ها و آمدن موبد برای خواندن نمازهای مخصوص بر صندلی های که در این اتاق تعبیه شده است می نشینند و به اوستا گوش می دهند. پس از پایان نماز به هر یک از حاضرین قدری لرک می دهند . میوه‌هایی را هم که موبد مانند همه مراسم دینی در حین خواندن اوستا قارچ قارچ کرده و یا پوست کنده است را هم تعارف می کنند.
زرتشتیان برای ورود به این عبادتگاه مناسک ویژه‌ای دارند . اول آنکه پیش از ورود باید از دستشویی کوچکی که در گوشة حیاط وجود دارد دست و روی شست. زنان دشتان هم نباید وارد شوند. کمدی آهنی که محل نگهداری کلاه‌های سفیدی است که اصطلاحاً به آن «عرقچین» می گویند در گوشه‌ای از ورودی به این نیایشگاه قرار داد ه شده است. چند کشوی این کمد نیز اختصاص به روسری‌های سفید برای خانم‌های زرتشتی دارد.
هنگام ورود به نیایشگاه همه بدون استثنا کفش های خود را بیرون می‌آورند. البته موبدان ساکن در نیایشگاه از این کار معاف هستند. کف سالن نیایشگاه بیشتر با قالی پوشانده شده است .عموماً زرتشتیان هنگام ورود مستقیم به طرف روبرو و به سمت پنجره‌ی شیشه‌ای که آتشدان در پشت آن در حال سوختن است ، حرکت می‌کند. لیوان‌های کوچکی که حاوی قدری آب و روغن است و فتیله‌ای هم در آن شناور است را از موبد می‌گیرند و به عنوان ادای نذر روشن می‌کنند. هچ کس در این محل شمع روشن نمی کند. از یکی از موبدان در این مورد سوال کردم پاسخ داد این کار اگرچه یک رسم خیلی قدیمی نیست و از هند به ایران آمده اما به هر حال جای شمع را گرفته است.
درب ورودی نیایشگاهبرخی از نیایش کنندگان روی صندلی هایی که در این نیایشگاه وجود دارد می‌نشینند و در حالی که کتاب اوستایی در دست دارند به خواندن دعا و نماز مشغول می‌شوند. در کنار پنجره شمالی این سالن یک صندلی چوبی قهوه‌ای رنگ قرار دارد. در کنار این صندلی کمدی چوبی هست که کتاب‌های اوستا به خط های دین دبیره و گجراتی در آن قرار دارد .
در زمان بازدید من از این نیایشگاه بر روی همین صندلی موبدی نشسته بود و نوجوانی نیز در کنارش بر روی صندلی نشسته بود. مادر نوجوان هم آنطرف تر روبرویش نشسته بودو تمام حواسش به موبد بود. موبد برای سلامتی جوان دعایی را از روی کتاب اوستا می‌خواند. پس از پایان نماز ، مادر ضمن تشکر و خداحافظی مبلغی را هم به عنوان تعرفه اجرای آن مناسک به موبد پرداخت کرد.

آشپزخانه عمومی

آشپزخانه این مجموعه که در انتهای حیاط و تقریباً پشت آتشکده قرار دارد ، شامل دو عدد تنور نانوایی و چند پلو پز و اجاق است . هر روز و در بیشتر ساعات این آشپزخانه مورد استفاده زرتشتیانی است که برای برگزاری آیین‌های مربوط به درگذشتگانشان به آنجا مراجعه می‌کنند. معمولاً برای درست کردن «سیرو سداب» ، « سیروگ» ، « حلوای برنج» ،«حلوای شکر» و یا پخت نان و دیگر خوراکی‌هایی که معمولاً‌بر سفره درگذشته می‌گذارند استفاده می‌شود . از آنجا که این آشپزخانه جنب سالن بزرگ‌تری است که آنهم پشت بنای آتشکده قرار دارد مورد استفاده خیلی بیشتری برای کسانی دارد که آن سالن را برای پذیرایی از میهمانان خود اجاره کرده‌اند.
سالن بزرگ که به سالن «غربی» معروف است . از دو بخش تشکیل شده است . بخش کوچکتر که شامل یک میز بزرگ با حدود 30 صندلی است و یک ردیف یخچال‌های ویترینی بزرگ که برای نگهداری مواد خوراکی از آنها استفاده می‌شود. بخش بزرگ تر سالنی است به ابعاد تقریبی 40 متر در 15 متر که حدود 100 صندلی را در خود جای داده است. میز بزرگ و طویلی که البته بسیار هم قدیمی به نظر می‌رسد در وسط این سالن بزرگ در مواقع پذیرایی جهت چیدن مواد پذیرایی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
این سالن برای برگزاری مراسم سال و سیروزه و روزه و سوم و چهارم که مراسمی مذهبی است برای درگذشتگان مورد استفاده قرار می‌گیرد. شرح تمام این مراسم را خانم دریابندری در رساله خود تحت عنوان بررسی مردم شناخی آیین سوگ واری در میان زرتشتیان و شیعیان ایران شرح داده است .



مجموعه سالن های پذیرایی

این مجموعه که درب اصلی آن از سمت کوچه زرتشتیان به روی مردم باز می‌شود نیز مجموعه‌ای پیچیده از بناهاو سالن های مختف است.
ساختمان این محل کلاً در سه طبقه ساخته شده است . طبقة‌اول شامل سالن خسروی و سالن بهمن که ویژه جشن‌ها و عروسی‌هاست و دوم سالن ایرج که مخصوص مراسم مذهبی مانند پرسه ، سال و سی‌روزه است.
طبقة اول دفتر مرکزی سازمان پذیرایی است و سالن غذاخوری نیز در آن واقع شده است . طبقة دوم ، سالن جلسات هیات مدیرة انجمن زرتشتیان تهران است که تقریباً هم اندازة سالن ایرج در طبقه همکف است.
تفاوتی که سالن‌ ایرج با سالن‌های واقع در مجموعه (آدریان تهران) دارد به موقعیت استفاده کنندگان نیز مربوط می‌شود. به غیر از آیین های پرسه که حتماٌ در سالن ایرج برپا می‌شود ، بقیه مراسم مربوط به درگذشتگان ، ممکن است در هرکدام از مجموعه ها برگزار شود .تنها تفاوت آن متفاوت بودن نرخ تعرفه‌های آنهاست که باعث شده عده ای به ناچار مراسمشان را در مجموعه سالن‌های اولی برگزار کنند.

در این مجموعه آشپزخانه بزرگ و مجهزی نیز در زیرزمین وجود دارد که عامل مهمی برای کاهش هزینه‌های مربوط به تهیه خوراک جشن‌هاست. . به جز آشپزخانه باید از سرویس بهداشتی و دفتر سازمان پذیرایی و دفتر ملاقات‌های مردمی شادروان موبد موبدان رستم شهزادی نام برد .

به مناسبت سالگرد درگذشت ارباب کیخسرو شاهرخ به گاه ۱۱ تیرماه ۱۳۱۹خورشیدی و بنیانگذاری بسیاری از کارهای نیک، همچون آدریان تهران

شهرام شهریار: ارباب کیخسرو شاهرخ،‌ بنیانگذار آدریان و نیایشگاه و جایگاه نگهداری آتش سپند(:مقدس) دین زرتشتی، در شهر تهران، زاده‌ی ۷ تیر ماه ۱۲۵۴ در شهر کرمان است.


آدُران، آدریان(:آذران) همان آتشگاه یا آتشکده است. این واژه از دو بخش «آدر» و «ان» تشکیل شده است. بخش نخست به معنای آذر یا آتش است. در «برهان قاطع» آمده: آدُر همان آذر یا آتش است. در «لغتنامه دهخدا» نیز این معنا دیده می‌شد و اما پاره دیگر «ان» است که در نام‌های جغرافیایی علامت نسبت فراوان است، همچون گرگان و… بنابراین ترکیب «آذر+ ان» جایی را برمی‌تابد که آدر= آذر= آتش در آن بسیار است و این یادگاری است به روزگار ایران باستان و گسترش دین بهی.

«جان هینلز» در کتاب «شناخت اساتیر ایران» انواع آتش در دین زرتشتی را سه گونه می‌شناساند:

۱- «آتش دادگاه»: این آتش، همان آتشِ آتشدان خانه‌ها بوده است، آیین تقدیس نداشته و در صورتی که فرزندان زندگی نویی آغاز می‌کرده‌اند، از این اجاق آتش برمی‌داشته‌اند. «آتش دادگاه» را مردمان غیرروحانی نیز می‌توانند نگهداری کنند، با این همه آتش را با آیین ویژه‌ایی ‌در جای خود می‌نهادند.

۲- «آتش آدُران» Adoran(آدریان، درب مهر): از «آتش دادگاه» برتر است و ویژه‌ی شهرهای بزرگ است. این آتش از چهار آتش ترکیب می‌شده است، «آتش اجاق فرماندار محل»، «آتش اجاق فرمانده نظامی‌محل»، «آتش اجاق قاضی محل»، «آتش اجاق کشاورز محل». ایجاد این آتش یک ماه به درازا می‌کشیده و با آیین تقدیس همراه بوده است. در‌مهرها جایگاه گردآمدن ریش‌سفیدان و کاستن مشکلات مردم بوده است. «در کهن»، «در مهر نوش» و «در مهر دستوران» از نمونه‌های موجود در یزد است.

۳- «آتش بهرام»(ورهرام): این آتش ترکیبی است از ۱۵ آتش زمینی(رنگرز، پادشاه یا فرماندار، کوزه گر، آجرپز، درویش یا صاحبدل، زرگر، ضرابخانه، آهنگر، اسلحه ساز، نانوا، تقطیر، فرمانده ارتش، چوپان، پیشوای دینی، مرده‌سوز) و یک آتش با سرچشمه‌ی آذرخش آسمانی(برق آسمان) آمده است که این آتش باید ۱۱۲۸ بار پاک می‌شده و آیین تقدیس آن یک‌سال به درازا می‌کشیده است(یعنی هیزم را روی آتش می‌گیرند؛ هنگامی که با گرمای آتش، این هیزم شعله‌ور شد، یک مرحله تطهیر انجام گرفته است). تنها موبدانی که دشوارترین آیین‌های دینی تطهیر را گذرانیده‌اند، می‌توانند از آن مراقبت کنند و جز آنان کسی نمی‌تواند وارد جایگاه آتش شوند. این آتش باید پیوسته افروخته بماند.

نشانی آدریان تهران: استان تهران، شهر تهران، خیابان جمهوری، خیابان میرزا کوچک خان، شماره‌ی ۴، (ضلع شمالی دبیرستان فیروز بهرام) تلفن: ۶۶۷۰۶۸۶۵

شماره ثبت در فهرست آثار ملی ایران: ۷۴۴۲ تاریخ ثبت ۱۱/۱۲/۱۳۸۱ خورشیدی

مختصات جغرافیایی: E 51"24′50.28 N 35"41′44.44

ارتفاع از سطح دریا: ۱۱۷۵ متر

پیشینه ساخت نیایشگاه آدریان:

بنابر نیاز زرتشتیان برای ساخت نیایشگاه، سنگ بنای آدریان در سال ۱۲۹۳ خورشیدی یا ۱۹۱۳ میلادی با حضور ارباب کیخسرو شاهرخ، فرنشین(:ریاست) ارجمند انجمن وقت زرتشتیان تهران پایه گذاری شد و ساخت آن در خورداد ماه سال ۱۲۹۶ خورشیدی به پایان رسید. این بنا با کمک مالی پارسیان هندوستان(بهرام‌جی بیکاجی) و زرتشتیان ایرانی ساکن ایران و هند ساخته شد و آتش آن را با آیین ویژه‌ای پس از ۲۵ روز از آتشکده یزد به تهران آوردند.

مشخصات معماری بنای نیایشگاه آدریان:

مساحت کل زمین آدریان نزدیک به ۱۳۰۰ مترمربع و مساحت بنای مرکزی ۲۰۶ مترمربع است. دیوار بیرونی بنای آدریان با آجرکاری زیبا آراسته شده و بالای در ورودی چوبی آدریان کنده‌کاری‌ای که در دست ۲ فرشته است، سال ساختِ سازه، در زیر نوشته‌ی «خَشنَوتره اَهُورَ هِه مَزدا» را نشان می‌دهد. از در که وارد می‌شوید، در بخش چپ دفتر نیایشگاه آدریان دیده می‌شود. زمانی که وارد حیاط آدریان می‌شوید، همانند آتشگاه شهر یزد حوضی بیضی‌شکل به قطر‌های بزرگ و کوچک ۷ و ۴ متر دیده می‌شود که همیشه با گیاه شمعدانی زیبایی آراسته شده است.

برای ارج‌نهادن و گرامی‌داشتن و همچنین پاکی جایگاه آتش،در هنگام ورود به نیایشگاه، افزون‌بر پاکی برون، مردان باید کلاه به سر کنند(کلاهی سفید و پارچه‌ای که در نیایشگاه موجود است) و بانوان باید با روسری و پوشش مناسب داخل شوند. ساختمان اصلی نگهداری آتش آدریان با نمای سنگ سفید و کنگره‌ای در بالای دیوار و شش ستون که در جلوی در ورودی آن قرار گرفته با سر ستون‌هایی سنگی که بر روی هر کدام چهار سر گاو قرار دارند،‌ وزن سقف را تحمل می‌کنند. در بخش مرکزی نیایشگاه آدریان اتاقی چهارگوش بناشده که دیوار‌های آن تا ارتفاع ۸۰ سانتیمتری بالا آمده‌اند و پس از دیوارها، شیشه‌های یکدست و ضخیم تا سقف ادامه دارد. در اتاق، یک ظرف مسی قرار دارد که به آن آفرینگان(مجمر) می‌گویند، داخل آفرینگان(مجمر) کنده‌ی چوب و آتش مقدس نمایان است. گرداگرد صحن اصلی نمازگاه صندلی‌های برای نیایشگران که مشغول خواندن «خورده‌اوستا» هستند در نظر گرفته شده است و موبد آدریان نیز در سمت چپ مشغول نیایش است. سنگ نوشته یا کتیبه دیگری در نمازگاه که گرداگرد آن گچ‌بری‌ شده بر روی دیوار بدین مضمون نصب شده است.

«بیاری(به یاری) اهورامزدا از دهش نیک‌اندیشان پارسیان هندوستان پایه آدریان تهران استوار گردید و از کمک نیک خواهان زرتشتیان تهران بفرخندگی انجام یافت خرداد ماه باستانی ۱۲۸۶ بدرخواست انجمن زرتشتیان تهران و یاوری سیت بهرامچی بیکاجی و رهنمونی و دستیاری این بنده کیخسرو شاه رخ»

کتیبه‌های دیگر نیایشگاه آدریان عبارتند از: ‌کتیبه یادبود روانشاد فریدون فرهمند در نمای ساختمان، کتیبه ساختمان شرقی به یاد روانشاد رستم مهربان،‌ کتیبه نصب شده در نهارخوری و…

بخش‌های دیگر نیایشگاه آدریان عبارتند از: یزشنگاه، اتاق موبدان، تالار میرزا جمشید مهربان کرمانی به نامگانه «سرور رستم»، اتاق یشت خوانی بهرام مهربان خداوندی به نامگانه «مهربان خداوندی»، تالار میرزا جمشید مهربان کرمانی به نامگانه «میرزا رستم مهربان»، آشپرخانه و انبار چوب.

ساخت بنای آدریان تهران از زبان ارباب کیخسرو

ارباب کیخسرو در یادداشت‌های خود اینچنین می‌آورد:

«به آن اندیشه افتادم که برای جماعت عبادتگاهی لازم است، زیرا در تهران برای جماعت(در حدود ۵۰۰ نفر که بیشتر به کار بازرگانی و کشاورزی مشغول بودند) تا آن تاریخ معبدی نبود. لهذا چون در این موقع مرحوم بهرامجی بیکاجی(یکی از پارسیانی است که خدماتی انجام داده و دبیرستان فیروز بهرام نیز از دهش او به نامگانه فرزندش بنیان گزارده شد. به علاوه یک قطعه باغ و زمین در اوسون دربند، وقف آدریان تهران نمود که درآمد آن به مصرف هزینه‌های جاری سوخت و روشنایی برسد)، یکی از پارسیان جوانمرد که کارش سیاحت بود به تهران آمده بود مطلب را با او در میان نهادم، مشارالیه وعده مساعدت داد. شرحی نوشته به او دادم و به بمبئی رفت و اقدام کرد. خوشبختانه عده‌ای از پارسیان مبلغی برای بنیان آدریان سرخط رفته بودند، چه برای ساختمان و چه برای اندوخته نگهداری که متدرجاً برسانند.»

«… ساخت آدریان بر روی اراضی انجمن شروع و سنگ بنای آدریان به دست آقای رضاقلی‌خان هدایت)، نیرالملک (وزیر معارف وقت) گذارده شد. کار ساختمان آدریان به دشواری دچار شد. اشکال ساختمان آدریان این که بعضی از اشخاص مغرض در جراید بمبئی بر ضد زرتشتیان تهران مقالاتی نوشتند که اینها غالباً بی‌دین و فلان‌اند و آدریان لازم ندارند و از سوی انجمن زرتشتیان تهران جواب‌هایی دندان‌شکن داده شد. معهذا بعضی از صاحبان خیر که جنبه کهنه پرستی و تعصبات داشتند، جلو اعانه خود را گرفته دیگر پول نرسید و عمارت بی سقف و ناتمام ماند.»

«… چون کار بدین منوال پیش آمد از زرتشتیان ایران استعانت شد و زرتشتیان هرجا از تهران و یزد و کرمان و شیراز و کاشان بقدر خود کمک کردند و به خیر و خوبی ساختمان آدریان به پایان رسید و رسماً در تاریخ ۱۲۹۶ خورشیدی گشایش یافت.»

«… اینجا نباید فراموش کنم متشکرم، همینکه از آقای میرزامهربان مهر خواهش کردم پذیرفت و برای جمع آوری اعانه به جنوب ایران شتافت و برخورداری حاصل نمود. از سوی دیگر چون در آن اوان بفاصله چند ماه سرور خانم عیال مرحوم میرزا جمشید مهربان کرمانی و رستم برادرش و یک دختر کوچک از میرزا جمشید به جهان باقی شتافتند به میرزا جمشید تکلیف کردم آثار خیری باقی بگذارد آن روانشاد پذیرفت و به اختیار من گذاشت و در طرف مشرق و مغرب حیاط آدریان اطاق‌هایی برای پذیرایی و امور خیریه از پول آن مرحوم ساخته شد.»

در دفتر وقایع انجمن درباره نهادن سنگ بنای آدریان که همزمان با نهادن سنگ بنای دبستان ایرج بوده چنین آمده:

«بنا به دعوتی که از طرف ریاست انجمن آقای آقامیرزا کیخسرو شده بود جمعی کثیر از آقایان و خوانین زرتشتیان و میستر اردشیرجی و میستربهرامجی و میستر شاهپورجی با آقای رضا قلیخان معاون وزارت معارف و آقای مجدالسلطنه نماینده وزارت امور خارجه و آقای ذکاء الملک وآقای حکیم الملک و آقای حاج سید نصرالله و جمعی دیگر از آقایان معارف پرور در محوطه اراضی قلمستان مختص انجمن برای بناگذاری آدریان که از وجه عمومی‌زردشتیان بمبئی ساخته می‌شود دعوت نموده و سه ساعت و نیم قبل از غروب نخست سه نفر پسر وسه نفر دختر بشگون این بناهای خیر در همان نقطه سدره‌پوشانی شدند و بعد دو ساعت قبل از غروب مجلس سنگ بناگذاری منعقد گردید و نخست رییس انجمن خطابه در فواید تعاون و اشاره به خیرات و مبرات و مختصر تاریخ پارسیان هندوستان و مقصود از اجتماع امروز و سنگ بناگذاری قرائت نمود و بعد جناب آقای حاجی نصرالله و میستر بهرامجی و آقای معاون وزارت معارف در همان موضوع خطابه‌ها قرائت نمودند و به هیئت اجتماعیه حرکت کرده در جاییکه می‌بایست سنگ‌های بنا گذارده شود، گردآمده، نخست سنگ بنای آدریان بدست آقای مجدالسلطنه نماینده وزارت امور خارجه و بعد سنگ بنای مدرسه دخترانه در محل بنا گذارده و عکس برداشته و به مبارکی غروب جلسه ختم شد»

زندگی‌نامه ارباب کیخسرو شاهرخ بنیانگذار نیایشگاه آدریان

باتوجه به درگذشت پدر و ازدواج مادر ایشان با پسرعموی خود، ارباب کیخسرو در سن ۱۲ سالگی از کرمان به تهران رهسپار و در مدرسه آمریکایی‌های تهران مشغول آموختن و در بیمارستان آمریکایی‌ها هم به‌کار مشغول می‌شود. اصول دین مسحیت را در آنجا و اصول دین اسلام و زرتشت را از شیخ یحیی(منسوب حاج ابو جعفر ملا) می‌آموزد. در سن ۱۶ سالگی به بمبیی می‌رود و یک سال بعد به علت بیماری به تهران برمی‌گردد. در سن ۱۸ سالگی با فیروزه کریمداد فرهی(راد خرمی) ازدواج و پس از مرگ همسرش با کتایون قباد ازدواج می‌کند.

مشاغل ارباب کیخسرو: فرنشین اداره تلفن، مدیر بنگاه راه آهن دولتی ایران، فرنشین انجمن زرتشتیان تهران، دومین نماینده مجلس(کرسی جامعه زرتشتیان) از سال ۱۲۸۸ تا ۱۳۱۹ و فرنشینی اداره مباشرت و ملزومات مجلس٫

یادگارهای دیگر ارباب کیخسرو: بنیان مدارس بسیار در کرمان، مدرسه‌های فیروزبهرام و ایرج در تهران، ساخت آرامگاه فردوسی از صرفه جویی حقوق نمایندگان مجلس و لاتاری‌ها به پیشنهاد ایشان، ایجاد کتابخانه مجلس شورای ملی، چاپخانه مجلس، موزه مجلس شورای ملی و گسترش فارسی نویسی سره در مجلس٫

کشته‌شدن ارباب کیخسرو شاهرخ: در جریان جنگ جهانی دوم، بهرام شاهرخ، پسر کیخسرو در اداره تبلیغات آلمان در برلن فعالیت می‌کرد و در بخش اخبار و گزارش‌های فارسی رادیو برلن، حملات تندی به رضاشاه و ذکاءالملک فروغی تهیه می‌دید. رضاشاه که دسترسی به بهرام شاهرخ نداشت، متوجه کیخسرو، پدر بهرام شد و علیرغم توصیه محتشم السلطنه اسفندیاری(رییس مجلس شورای ملی) در شب‌ ۱۱ تیر ماه ۱۳۱۹ او را در یک مجلس عروسی دستگیر و همان شب کشتند و جنازه وی را در راه خانه‌اش انداختند.

نکته ویژه: صداقت و درستی او چنان بود که سید حسن مدرس در یکی از جلسات مجلس پشت تریبون گفت: «در مجلس ما فقط یک نفر مسلمان پیدا می‌شود که آنهم ارباب کیخسرو شاهرخ است.»

سرچشمه‌ها:

۱- اسناد ثبتی فهرست آثار ثبتی ملی ایران در سازمان میراث فرهنگی

۲- فرهنگ لغت فارسی به فارسی برهان قاطع، محمدحسین بن خلف تبریزی

۳- فرهنگ لغات مرحوم دهخدا

۴- کتاب شناخت اساطیر ایران،‌ جان هینلز

۵- تارنمای سازمان میراث فرهنگی و گردشگری

۶- مقاله آدریان تهران، نوشته و تنظیم رستم پارکی ماهنامه زرتشتیان شماره ۱۷ و ۱۸ و ۱۹ فروردین ۱۳۵۳ خورشیدی

۷- یادداشت‌های کیخسرو شاهرخ، به کوشش و زیرنویس سرتیپ دکتر جهانگیر اشیدری

۸- کتاب راهنمای جامع گردشگری تهران

۹- وبلاگ آتشکده ایران، بوذرجمهر پرخیده

۱۰- تارنمای برساد

۱۱- انجمن زرتشتیان استکهلم
این نوشته را پیشنهاد دهید:

در مهر سر تل یزد

در مهر سر تل یزد

چهار دیواری است که از آن روز های گذشته باقی مانده است که باد وباران آنرا خراب کرده است ومهاجرت زرتشتیان از این محله یزد باعث خرابی آن شده است.در محله سر تل می باشد

درب مهر نوش یزد

درب مهر نوش

قدمت: تیموری.׀׀ شمارهٔ ثبت:۱۴۸۸۲.׀׀ تاریخ ثبت: ۱۳۸۴/۱۲/۱۶.׀׀ شهریزد - بلوار شهید عاصی- ک گرمابه ستاره- جنب دبستان خسروی- پ ۲۷. .

درمهر نوش یکی دیگر از آتشکده های قدیمی محله یزد است که پسین روز آدینه میزبان گروهی از زرتشتیانی بود که به منظور برگزاری آیین گاهنبار توجی گردهم آمده بودند.



در این مراسم نیز نیایشی که توسط انجمن موبدان تهران تهیه شده بود توسط باشندگان خوانده شد و همگان آرزوی تندرستی برای اشون ها و انسانهای جهان نمودند.

در پایان نیز از باشندگان پذیرایی به عمل آمد.
گاهنبارخوانی در درمهر نوش

گاهنبارخوانی در درمهر نوش

گاهنبارخوانی در درمهر نوش

گاهنبارخوانی در درمهر نوش

گاهنبارخوانی در درمهر نوش

گاهنبارخوانی در درمهر نوش

گاهنبارخوانی در درمهر نوش

گاهنبارخوانی در درمهر نوش

گاهنبارخوانی در درمهر نوش

گاهنبارخوانی در درمهر نوش

گاهنبارخوانی در درمهر نوش

گاهنبارخوانی در درمهر نوش

گاهنبارخوانی در درمهر نوش