دَرِ مهر(آتشکده)

در بینش اشوزرتشت خداوند را باید در روشنایی جستجو کرد.درِمهر محل نور ونماد اجاق خانواده ،شهر یا کشور است.درِمهر محل پیمان دو دلد

دَرِ مهر(آتشکده)

در بینش اشوزرتشت خداوند را باید در روشنایی جستجو کرد.درِمهر محل نور ونماد اجاق خانواده ،شهر یا کشور است.درِمهر محل پیمان دو دلد

در مهر کهن یزد

در مهر کهن قدمت: صفوی.׀׀ شمارهٔ ثبت:۱۴۸۳۷.׀׀ تاریخ ثبت: ۱۳۸۴/۱۲/۱۶.׀׀ شهریزد - خ سلمان - کوچه شهید مومنی نسب.

در مهر کهن به در مهر راچینه{پله} معروف است چون مربوط به زمانی است که حاکم اجازه ساخت بلند ارتفاع برای در مهر نمی داد.


در مهر کهن در دل بافت سنتی شهر یزد عکس از بهرام یزدانی
  به درمهر کهن یا رَچینه درمهر کهن عکس از بهرام یزدانی
بعد از نیم ساعتی جستجو به درمهر رسیدم. اولین چیزی که نظرم را جلب کرد تابلوی دم در ورودی بود که نشان از قدمت این آتشکده می داد. دوران صفویه ، حدود 450 سال پیش .
خوراک آتش عکس از بهرام یزدانی
با پایین رفتن از چند پله با کوهی از کنده روبرو شدم کنده هایی که برای خوراک آتش استفاده می شد .
عکس از بهرام یزدانی
به تالار اصلی که رسیدم بوی کندر و عود فضا را پرکرده بود و موبد در حال خواندن اوستا با صدایی رسا  و زیبا بود. وقتی به اطراف خود  نگاه کردم و آن همه  صمیمیت و بی آلایشی را  دیدم دلم نیامد با صدای کلیک دوربین و نور فلاشم مزاحم خواندن اوستای همکیشان شوم. پس من هم ایستاده، موبد را تا برساد آخر همراهی کردم .
موبد در حال توزیع لرک عکس از بهرام یزدانی

موبد در حال توزیع لرک عکس از بهرام یزدانی

موبد در حال توزیع لرک عکس از بهرام یزدانی
بعد از پایان اوستا با میوه ودرین و لرک از باشندگان پذیرایی شد. برای صبحانه نیز سیروگ و پشمک و آش رشته تدارک دیده شده بود.
سنگ نوشته درمهر کهن عکس از بهرام یزدانی

معماری درمهر کهن عکس از بهرام یزدانی

عکس از بهرام یزدانی
به سمت حیاط  رفتم تا قبل از رفتن به داخل آتشکده دست و رویی بشویم . با دیدن سنگ نوشته ای کهن، طاق ضربیهایی استوار و درختی بلند میان حیاط هر چه بیشتر پی به اصالت و استواری وسر بلندی زرتشتیان بردم.
عکس از بهرام یزدانی

عکس از بهرام یزدانی
درب بسیارکوتاهی که به پای آتش می رفت، یاد آور سر تعظیم فرود آوردن به درگاه اهورا مزدا بود .
آتش درمهر کهن عکس از بهرام یزدانی

آتش درمهر کهن عکس از بهرام یزدانی

عکس از بهرام یزدانی
مجمری ساده ، بوی عود و دود کنده و آتشی که به آرامی روی کنده می لعذید جسم و روح آدم را نوازش می داد. بعد از نیایش پروردگار، با احساسی خوب و شیرین و به دور از خستگی و بی خوابی به سمت خانه به راه افتادم .  
گفتنی است زرتشتیان یزد در روز ورهرام ایزد به غیر از شاه ورهرام ایزد به درمهر کهن نیز می روند.



درب مهر کهن قدمت: صفوی.׀׀ شمارهٔ ثبت:۱۴۸۳۷.׀׀ تاریخ ثبت: ۱۳۸۴/۱۲/۱۶.׀׀ شهریزد - خ سلمان - کوچه شهید مومنی نسب.

درمهر ها وروش نیاش در ایران باستان


نقش آتش در ایران باستان
آتش علاوه بر نقش مذهبی خود در ایران باستان، کاربردهای دیگری هم داشته است. نقش مذهبی آتش در ایران باستان بیشترین سهم از نقش های این آفریده هفتم اهورامزدا را در متون دینی و تاریخی به خود اختصاص داده است و بیش از کارکردهای دیگر آن شناخته شده است، اما آتش کاربردهای دیگری هم در آن دوران داشته است. آتش در دوره هخامنشیان کارکردی ارتباطی نیز داشت و از آن همانند تلگراف بی سیم استفاده می شد. به فرمان خشایارشا هخامنشی (485 - 465 پیش از میلاد)، از شوشتر و همدان، دو پایتخت بزرگ تا به سر حدات ایران برج های بسیار بلند به فاصله های معین ساختند و در بالای آن ها پاسبانانی گماشتند تا شب ها به کمک شعله ی آتش و حرکات و علایم مخصوصی که به آن می دادند، از این برج به برج دیگر وقایع مهم دورترین حدود مملکت را به مراکز برسانند. در سال 479 پیش از میلاد، وقتی سپهبد ایران، آتن، پایتخت یونان را فتح کرد، در شب همان روز خبر به شاهنشاه رسید که در سارد پایتخت لیدی اقامت داشت. در شاهنامه و در یادگار زریران نیز آمده است که با آتش افروزی در بالای کوه های بلند لشگریان را به گرد آمدن و آماده حرکت شدن خبر می دادند.این شیوه شاید در دوره های بعد هم مورد استفاده قرار گرفته باشد. به عنوان مثال، کوهی در اصفهان در نزدیکی منار جنبان قرار دارد و بر بالای آن آثار آتشگاهی به جا مانده است که کارشناسان با توجه به بقایای باروهای اطراف آن گمان می برند، شاید محلی برای دیده بانی و علامت دادن برای آتش بوده باشد. در شیراز نیز کوهی در نزدیکی دروازه قرآن است و بر فراز آن، جایگاهی است که امروزه موسوم به «تنوره ی دیو» است و در گذشته احتمالا «تنوره ی دید» نامیده می شد. این جایگاه نیز کاربردی این چنینی داشته است.

آتش، عنصری برای جشن و نیایش
البته نقش آتش در مذهب و ارتباط نیز محدود نماند و برای آن آیین ها، نیایش ها و جشن های زیادی برگزار شد و در فرهنگ مردم جای گرفت. آتش از زمانی که شناخته شد، همواره مورد توجه و احترام آدمی بود. در میان ایرانیان نیز همواره این عنصر حیات بخش مورد تکریم بوده است تا جایی که ایزدی را به نام «آذر» (آتش) نامیده بودند و روز نهم هر ماه و ماه نهم سال را با نام وی می خواندند. آنان در گرامیداشت این عنصر جشن های متعددی برگزار می کردند که از آن جمله است: جشن سده و جشن سوری (چهارشنبه سوری) و آذر جشن. روز آذر از ماه آذر موسوم به «آذرگان» آذر جشنی از زمره جشن های همنام شدن روز و ماه برگزار می شد. در بخشی از یسنای اوستا نیز نیایشی ویژه آتش آمده است. این توجه و احترام تا جایی بود که پرستشگاه هایی بر گرد آتش مقدس به نام آتشکده برای گردآمدن مومنان و خواندن دعا در جای جای این سرزمین بر پا شده بود.

پیشینه بوجود آمدن آتشکده در ایران باستان
آتشکده به معنی پرستشگاه زردشتیان است که آتش در جایی خاص از آن قرار دارد و مهم ترین آیینهای دینی در آن و در برابر آتش انجام می گیرد. زمان آغاز برپاداشتن آتشکده معلوم نیست. در اوستا، اصطلاحی برای آتشکده نیامده است. نخستین اشاره به آتش (معلوم و مخصوص) در ادبیات زردشتی از سده ی سوم میلادی است، در کتیبه ای از شاهپور اول ساسانی و روحانی بزرگ معاصر او، کرتیر. کرتیر بنیان گذار آتش بهرام، مقدس ترین و مهم ترین آتش آیینی دین زردشت بوده است. ظاهرا زردشتیان از سدة 4ق م به بعد به تقلید از مردم بین النهرین به ساختن معبد پرداخته اند. پیش از آن مراسم دینی آنان در فضای آزاد و به ویژه بر بلندیها انجام می گرفت. اطلاعات ما دربارة آتشکده ها خصوصا از دورة ساسانی و اسلامی است. آتشکده های آن دوران معمولا بنای مکعب گنبدداری بوده که چهار طاق نامیده می شده است. مقدس ترین قسمت هر آتشکده، جایی که آتش در آن نگاهداری می شود، اتاق کوچک مکعب یا مکعب مستطیل شکلی است به نام گنبد (در اصطلاح زردشتیان ایران)، یا آتشگاه (در اصطلاح زردشتیان هندوستان). اصطلاح گنبد در این مورد در زبان پهلوی نیز رایج بوده است. در آتشکده های زردشتیان هند (پارسیان) دیوار ایت اتاق مشبک است تا عبادت کنندگان بتوانند آتش را از دور ببینند. این گونه آتشکده ها دارای دری است که موبدان برای خدمت به آتش از آن دروارد اتاق آتش می شوند. آتشکده های قدیمی یزد و کرمان دارای اتاق بزرگی است (به نام گهنبار خانه یا محراب و غیره) که عبادت کنندگان در آن اجتماع می کنند و آتش در اتاقی مجزا با دیوارهای ضخیم به دور از چشم پرستش کنندگان نگاهداری می شود. در گذشته برای محفوظ ماندن آتش و آلوده نشدن آن، جز روحانیان زردشتی هیچکس مجاز به داخل شدن به آن اتاق و دیدن آتش مقدس نبود. در سده های 13 و 14ش، در کرمان و یزد و تهران آتشکده هایی به سبک آتشکده های پارسیان هند (آگیاری) ساخته شده است که در آنها آتش در اتاق مکعب شکلی که در وسط قرار دارد، می درخشد و از پنجره های شیشه آی قابل رؤیت است. به هر حال بر پایى آتشکده ها در ایران از سابقه اى کهن و دیرینه برخوردار است و حتى برخى از نویسندگان و پژوهندگان وجود آنها را به روزگاران پیش از زرتشت نسبت مى دهند.

آتشکده در ایران باستان
آتشکده ها بنا بر اهمیت نوع آتشی که در آن است، به 3 دسته تقسیم می شوند: آتش بهرام، آدران و دادگاه:
1. برای تأسیس آتش بهرام (در زبان پهلوی آتخش وهرام) 16 آتش گوناگون مانند آتش خانگی و آتش صنعتگران و غیره گردآوری می شود و در طی دعاخوانیهای متعدد و مراسم دینی دقیق و طولانی «تطهیر» و «تقدیس» می گردد. پس از این مراسم، آتش مقدس را با تشریفات دینی خاص در اتاق مخصوص در آتشکده در زیر قبه برجای خود می نهند، یا اصطلاحا بر تخت می نشانند. پس از آن فقط موبدانی که دارای شرایط و درجات خاص دینی باشند، می توانند برای خدمتگزاری به آن اتاق (گنبد) داخل شوند. آتشکده ای که این گونه آتش در آن جای دارد، به ویژه آتشکدة بهرام (یا آتش بهرام (ایزد پیروزی در نزد ایرانیان قدیم) نامیده می شود.
2. تقدیس آدران (یا به اصطلاح پارسیان هند آدریان، در پهلوی به گونة عام آدر یا آتخش) بسیار آسان تر است. 4 نوع آتش برای این منظور کافی است، ولی تشریفات بر تخت نشاندن آن در گنبد همانند آتش بهرام است، اما خدمتگزاری آن ساده تر است. این نوع آتشکده در ایران در مهر، و در هند آگیاری نامیده می شود.
3. دادگاه (در پهلوی آدروگ) آتشی است که تنها از یک آتش خانگی تقدسی شده، تشکیل می یابد. گرچه تقدیس این آتش به وسیلة روحانی زردشتی انجام می گیرد، اما هر فرد عادی زردشتی می تواند آن را خدمت کند. این خدمت، یعنی هیزم و بوی خوش بر آن نهادن، مستلزم تشریفات بسیار کمی است. آتش دادگاه در 2 مکان می تواند وجود داشته باشد: یکی در معبد عمومی که با همان تشریفات دو آتش دیگر در گنبد قرار می گیرد، دیگری در اتاق کوچکی نزدیک دخمه که روحانیان یا مردم عادی زردشتی از آن مراقبت می کنند. همچنین در بعضی خانه های اعیانی زردشتی، خصوصا در هندوستان، اتش دادگاه برای اجرای اعمال دینی نگاهداری می شد. اغلب این آتشهای خصوصی بعدا در معبدی مستقر گشته و تبدیل به آتشکدة عمومی شده اند. آتش مرتبة پایین تر نمی تواند به مرتبة بالاتر تبدیل گردد و اگر آتشی به ناچار باید به آتشکدة دیگری نقل شود، با آتش مستقر در آن آتشکده در زیر یک گنبد قرار نمی گیرد، بلکه آتش منتقل شده در اتاقی جداگانه نگاهداری می شود و دو آتش از یکدیگر دور می مانند.

مهمترین آتشکده هاى عهد زرتشت
در عهد زرتشت آتشکده هائى ساخته شد که اهم آنها به قرار ذیل است:
1- آتشکده آذربایجان؛ ویژه پادشاهان و خاندان سلطنتى.
2- آتشکده استخر پارس؛ ویژه موبدان.
3- آتشکده ریوند سبزوار (یا آتشکده مهر)؛ ویژه کشاورزان.

مهمترین آتشکده هاى عهد ساسانی
به دستور شاهان ساسانى و موبدان در مراکز و نقاط مختلف ایران، آتشکده هائى بر پا مى کرده اند. کریتر هربد موبد بزرگ عصر شاپور اول دستور داده بود که در سراسر کشور آتشکده هائى بسازند. او مغان را به نگهبانى آتشکده ها مى گماشت. پوران دخت ساسانى دستور داد که در بلخ و طوس و اصفهان و کرمان و سجستان و بغداد آتشکده هائى بسازند. هر جا که ارتش ساسانى قدم مى گذاشت، آتشکده هائى در آن بر پا مى گردید. آتشکده هاى انطاکیه، ارمنستان، گرجستان، چین، روم و... از اقدامات ارتش ‍ ساسانى است. از دوران ساسانی، به نام سه آتشکده معروف بر می خوریم که اصل آن ها را از آتش های اساطیری دانسته اند.مهم ترین آتشکده ایران در آن دوران آتشکده «آذر فرنبغ» (Adur Farrobag) در فارس بود که آتشکده ی مختص روحانیان بود و مرکزیت داشت. مسعودى مورخ اسلامى آتشکده بزرگ استخر فارس را دیده و چنین توصیف کرده است: بنائى زیبا و با شکوه، با ستونهائى از سنگ یک پارچه، با قطر و ارتفاع حیرت انگیز، بر فراز آن اشکال عجیب و غریب از حیوانات؛ اسب و... که از لحاظ شکل و عظمت انسان را به حیرت مى انداخت. در اطراف ساختمان خندقى وسیع و دیوارى از سنگهاى عظیم با صور فراوانى بر آن .مردم آن ناحیه این صور را شمایل پیامبران سلف مى دانند. بر قبور پادشاهان هخامنشى واقع در نقش رستم آتش ‍دان هائى دیده مى شود که در آنها آتش مقدس در حال اشتعال است. آتشکده آذر گشنسب آتشکده ی خاص طبقه ارتشیان بود که از نظر اهمیت بعد از آذر فرنبغ قرار داشته است و محل آن در شیز، نزدیک گنزک، در جنوب شرقی دریاچه ی ارومیه (در آذربایجان) بود و شاه و ارتشیان برای نیایش به آن جا می رفتند.
آتشکده آذر برزین مهر سومین و مهمترین آتشکده (Adur Burzenmihr) بود، مختص کشاورزان که در آیین های ویژه به آن جا می رفتند.باستان شناسان از آثار به جا مانده از آتشکده های دوران ساسانی دریافتند که بیشترین آتشکده ها در آذربایجان بوده اند و این سرزمین مرکز مقدس مذهبی ایران بوده است. بیشتر این آتشکده ها خاکستری نداشته و در اصطلاح پهلوی «خودسوز» بوده اند. ظاهرا منبع سوخت آتش های آن ها گاز نفت بوده است. نام خود آذربایجان نیز مأخوذ از آتش است. آتورپات (نگهبان آتش) که در دوره هخامنشی، شهربان این ناحیه بود، نام خود را به آن داد و این ناحیه از کشور به آتورپاتکان (آذربایجان امروزی) مشهور شد. شواهد باستان شناسى آتشکده هاى بسیارى در شهرهاى ایران را نشان مى دهد. تواریخ نیز به آتشکده هاى بسیارى اشاره دارند از جمله: آتشکده طوس، نیشابور، ارجان فارس، سیستان، اصفهان، قزوین، شیروان، رى، قلعه دختر، قم، فیروز آباد، فارس، قصر شیرین و... برخى معتقدند که خیابان آذر شهرستان قم به طرف آتشکده دوره ساسانى ادامه داشت است. تاریخ قم بر وجود زرتشتیان در این شهر تصریح مى کند. نخستین گروه مهاجر عرب به قم، بر زرتشتیان که ساکنان اصلى این ناحیه بودند، شبیخون زدند و قلع و قمع شان کردند.

آتشکده ها پس از اسلام
پس از اسلام آتشکده ها هم چنان به قوت خود باقى بود. استخرى در کتاب مسالک و ممالک از آتشکده هاى فارس یاد مى کند: 1- آتشگاه کاریان 2 - آتشگاه بارین 3 -آتشگاه خره که زرتشتیان به آن سوگند یاد مى کنند، 4 - آتشگاه شیر خشین 5 - آتشگاه کارتیان در شیراز 9 - آتشگاه هرمز در شیراز 10 - آتشگاه مسوبان در ورقان. بلاذرى مى گوید در سال 22 هجرى وقتى آذربایجان فتح شد، مردم آن دیار با فاتحان پیمان بستند که هشتصد هزار درهم بپردازند و آنان آتشکده ها را ویران نسازند. آتشگاه معروف گشتاسب در شیزه آذربایجان قرار داشت .گویند آتشکده قومس (معرب کومس، شهرستانى در جنوب کوه طبرستان که مرکز آن دامغان بوده است و آن را حریس نیز گفته اند)، از تخریب اسکندر مقدونى مصون ماند و آتش آن خاموش نگردید. در کرمان آتشکده اى وجود داشته است که زرتشتیان از آتش آن به دیگر نقاط ایران مى برده اند. شهرستانى مى گویند: نخستین کسى که آتشکده بنا کرد، فریدون بود که در طوس آتشکده اى بساخت. آخرین آتشکده را بردسون در بخارا بنا نهاد. بهمن در سجستان آتشکده اى بنا کرد که آن را گرگر مى گفتند. زرتشتیان در نواحى بخارا آتشکده اى بر پا کردند که آن را قیاذات مى گفتند. کیخسرو در فارس و اصفهان آتشکده اى ساخت که آن را کوسه مى گفتند. سیاوش در چین آتشکده گنلکرز را ساخت. ارجان نیاى گشتاسب در ارجان از شهرهاى فارس آتشکده اى ساخت. این آتشکده ها قبل از ظهور زرتشت ساخته شده است. زرتشت نیز آتشکده اى را در نیشابور و در نسا بنا کرد. گشتاسب دستور داد تا آتشى را که جمشید جم برافروخت، براى او بیاورند. آتش جمشید جم را در خوارزم پیدا کردند. این آتش را مجوسیان بسیار احترام کنند. کیخسرو چون به جنگ افراسیاب رفت، در مقابل آن آتش به سجده افتاد. انوشه روان آن آتش را به کاریان فرستاد و قسمتى از آن را به نسا روانه کرد. شاپور فرزند اردشیر در روم و قسطنطنیه آتشکده هائى بنا کرد و این آتشکده ها تا دوران مهدى خلیفه عباسى آباد بود. توران دخت در بغداد یا نواحى آن آتشکده اى بر پا داشت. آتشکده آذر جو دارابجرد، بنا به گفته مسعودى به دستور زرتشت توسط گشتاسب ساخته شده است. اسفندیار ساختن آتشکده ها را ترویج و تشویق مى کرد. در آذربایجان و بلخ، ارز روم (ترکیه)، در هند و روم و چین و... آتشکده هائى ساخته شد.

مکان آتشگاه
آتشگاه را در مکانى قرار مى دهند که اطراف آن باز باشد. در آتشکده کانون ویژه اى براى افروختن آتش وجود دارد که جز اتربان یا موبد نگهبان آتش کسى دیگر حق ورود به ان مکان را ندارد. اتربانان که به طرف آتش مى روند، باید پنام یعنى دهان بند ببندند تا دم ایشان آتش مقدس را نیالاید. در سمت راست آتشگاه اطاقى وسیع و چهارگوش قرار دارد که به قسمتهاى متعدد و مساوى تقسیم شده و هر یک را براى کار خاصى در نظر گرفته اند. این اطاق را یزشن گاه یعنى مکان تشریفات عبادت مى گویند. آفتاب نباید بر آتش بتابد، زیرا که آن را آلوده مى سازد. براى جلوگیرى از تابش آفتاب بر آتش، آتشگاه را در وسط آتشکده مى ساختند.

آتشدان در ایران باستان
ظرفی که آتش را در آن نگهداری می کردند، «آتشدان» نام داشت. آتشدان در اتاقی درونی و محراب مانند در آتشکده قرار داشت تا پرستار روحانی آن را از هرگونه آلودگی و ناپاکی مصون دارد. در میان بقایای کاخ های با شکوه پاسارگاد، آتشدان های خوش تراشی از سنگ سفید پیدا شده است که نشان دهنده ی اهمیت این عنصر نزد شاهان هخامنشی است. این آتشدان ها ته ستون و سری سه پله دارند که با پایه ی بلندی به شکل مکعب مستطیل قلمی به یکدیگر وصل شده اند. ارتفاع آن تا حدود کمر آدمی میانه قد، می رسد. سر آن ها که روی پایه ی سنگی قرار دارد، تو خالی و محل افروختن آتش بوده است. شاید داخل این آتشدان سنگی از منقلی فلزی هم استفاده می کردند. زیرا داخل آن اثری از آتش دیده نمی شود.آتشدان های پاسارگاد از نظر ظرافت کار سنگ تراشی بی نظیرند اما نمونه های آن را زردشتیان در طول سده ها، به هنگام پرستش و نیایش به کار برده اند.در حجاری های بالای آرامگاه داریوش بزرگ، آتشدانی همانند آتشدان پاسارگاد روبروی نقش شاه قرار دارد. نقش آتش به صورت هرمی از شعله ها از سر آتشدان زبانه می کشد. این کهن ترین نمونه ی آتشدانی است که آتش آن افروخته است. احتمالا مراد از آتش حجاری شده، نمایش اجاق شخصی او به هنگام جلوس بر تخت بوده است. رسمی که ظاهرا بنیان گذار آن کورش بزرگ بود و از اهمیتی حکایت می کند که در ایام کهن، آتش شخصی هر حکمرانی برای قوم و طایفه او داشته است.در بالای آتشدان، پیکره ای واقع در دایره ی بالدار، همانند نقش بیستون، در پرواز است. پشت سر پیکره فوق، قرص ماهی برجسته همراه با هلالی در لبه ی زیرین آن حجاری شده است. هماهنگی نقوش پیکره ی بالدار و قرص ماه و آتشدان در آرامگاه داریوش بزرگ دلالت بر احترام داریوش نسبت به خورشید و ماه و آتش می کند و جالب این که سه دعای مهم زردشتی نیز به این سه اختصاص دارند: خورشید نیایش، ماه نیایش و آتش نیایش. در متون پهلوی آمده که ستایش خداوند باید در آن حال که روی به خورشید و ماه و آتش دارند، صورت پذیرد. با این تعابیر و بر طبق سنن دین زردشت می توان گفت که این نقوش، شاه را در حال نیایش نشان می دهند. نقش آتشدان را روی تعدادی از گل مهرهایی که در ویرانه های خزانه داری و باروی تخت جمشید یافت شده اند، نیز می بینیم. در نقوش این گل مهرها، بالای آتشدان نمادی بالدار قرار دارد و در دو سوی آن، دو پرستنده یا دو موبد به نیایش مشغول اند.جزییات شکل آتشدان روی گل مهرها دقیقا مشخص نیست، اما باید نمونه ای از آتشدان های زمان هخامنشیان باشد. در گل مهری هم که از مصر به دست آمده و تاریخ آن میان سال های 400 تا 500 قبل از میلاد است، همین نمونه آتشدان دیده می شود. به طور کلی نقش آتش افروخته روی پایه بلند، بر مهرها و گل مهرهای هخامنشی که پرستش گران به آن ادای احترام می کنند، نماد رسمی مذهبی شده بود. از گزنفون، تاریخ دان یونانی، نقل است که کورش بزرگ هخامنشی به هنگام بیرون آمدن از زادگاهش پارس، به ایزد آتش اجاق و اهورامزدا نیایش می کرده است. گزنفون کورش بزرگ را چنان می نمایاند که زردشتی مومنی است و معمولا به درگاه اهورامزدا نیایش می کند. پیش از روزگار ساسانیان، برای این آتشدان ها نامی در اثری به جا نمانده است. اما در دوره ساسانیان به نام های «آدوران»، «آتشدان» و «آتشگاه» بر می خوریم. همچنین در دوره ساسانیان، آتشدان علامت ملی شد و آن را روی سکه های پادشاهان این سلسله ضرب کردند.

آلات و ادوات آتشکده
آلات و ادوات آتشکده عبارت است از:
1- هاون؛ براى فشردن هوم یا گیاه مخصوص مورد استفاده است.
2- دسته هاون؛ که براى همین منظور بکار مى رود.
3- چوب برسم که موبد مخصوص آتش را به وسیله آن مشتعل نگاه مى دارد. در فرهنگ فارسى آمده است که: به شاخه هاى باریک گیاهى برسم گویند. برسم را از درخت هوم مى برند. هوم درختى است شبیه گز. اگر هوم نباشد، از شاخه درخت گز و یا از شاخه هاى انار استفاده مى شود. براى بریدن هوم تشریفات خاصى دارند: براى بریدن هوم از کاردى استفاده مى کنند که دسته آن نیز از آهن باشد. آن کارد باید تکاملا تطهیر شود. سپس زمزمه اى به عنوان دعائى که در موقع عبادت و غسل و طعام مى خوانند، خوانده مى شود. آنگاه برسم را از درخت هوم مى برند. در حال حاضر برسم را از فلز نقره یا برنج مى سازند.
4- برسمدان.
5- کارد کوچک.
6- چند جام براى هوم و آب مقدس.
7- چند پیاله کوچک به نام طشت براى هوم؛ این طشت نه سوراخ دارد.
8- رسن؛ ریسمانى کوچک از موى گاو که شاخه هاى برسم را با آن به هم مى بندند.
9- سنگ بزرگى به نام ارویس گاه که چهار گوشه است و آلات مزبور را روى آن مى گذارند.

نیایش رو به آتش در باور زرتشتیان
هر یک از ادیان بزرگ برای پرستش خدای یکتا قبله یا پرستش سویی معین کرده تا در هنگام نیایش با خداوند رو به سوی آن کنند تا اولا هنگام نماز گروهی قانون و ترتیب خاصی باشد. ثانیا با نگاه کردن به یک سمت و یک نقطه تمام قوای فکری پرستش کننده یکجا متمرکز شده و بدینوسیله بتواند بر خیالات نفسانی غلبه نماید .تعیین قبله از سوی پیامبران به همین منظور بوده در حالی همه میدانیم خداوند یکتا همه جا حاضر بوده و در هر زمان در کنار ما است. قبله مسلمانان کعبه است و بعلاوه شیعیان مهری را که از خاک تربت است جلو خود می گذارند و به عبادت می پردازند. ساختمان کلیسای عیسویان طوری است که محراب کلیسا رو به مغرب است. در نتیجه عیسویان هنگام نماز در کلیسا رو به شرق و خارج از کلیسا مقابل عکس عیسی و حضرت مریم و یا صلیب مقدس به پرستش می پردازند. کلیمیان نیز هنگام نماز اورشلیم را مکان مقدسی برای تعیین قبله می دانند.
پرستش سو (قبله) زرتشتیان نور و روشنایی می باشد بهر شکلی که تجلی نماید خواه این نور از خورشید و ماه باشد یا از شعله آتش و یا چراغ فروزان، بعلاوه بر زرتشتیان امر شده است که چهار آخشیج را که عبارت از آتش و آب و باد و خاک باشد احترام بگذارند. با این وجود عده ای که از فلسفه مزدیسنا (زرتشتیان) آگاهی نداشتند را بر آن داشت که زرتشتیان به خطا آتش پرست خوانده شوند با این تفاصیل از انصاف به دور است که زرتشتیان آتش پرست خوانده شوند، زیرا زرتشتیان به دستور اشو زرتشت تنها اهورامزدا (خداوند) یکتا را سزاوار و شایسته پرستش می دانند. از رویی دیگر در بینش اشو زرتشت، خداوند را باید در روشنایی جستجو کرد. پس هر زرتشتی به هنگام نیایش رو به سوی روشنایی می کند، هرگونه روشنایی در نماز تفاوتی ندارد. نور خورشید، ماه، چراغ که یکی از آنها نیز می تواند روشنایی آتش باشد. از سوی دیگر ایرانیان باستان، آتش را نماد موجودیت خود یا نمادی از هویت ملی خود می دانستند و به آن افتخار می کردند. زیرا آتش از بین برنده ناپاکی ها و روشن کننده تاریکی ها است، گرما و انرژی آتش چرخ های صنعت و پیشرفت را به چرخش می آورد و آتش درونی انسان اندیشه او را به خـرد بی پایان اهورایی پیوند میدهد، پس زرتشتیان به پیروی از نیاکان خود همچنان آتش را در آتشکده ها پرستاری می کنند تا یادآور پویایی روشنایی در هستی باشد.
فردوسی بزرگ در این باره میگوید:
نگوئی که آتش پرستان بدند پرستنده پاک یزدان بدند
زرتشت با انتخاب آتش به عنوان نماد کیش زرتشت از پیروان خویش خواسته است که:
۱ـ همچون آتش پاک و درخشنده باشند
۲ـ همانگونه که پیوسته شعله های آتش رو به بالا میرود پیروان وی نیز به سوی بالا یعنی به طرف روحانیت و انسانیت و ترقی و تعالی عروج یابند.
۳ـ آتش با هرچه برخورد کند آنرا نیز چون خود درخشان میسازد به همین گونه زرتشتی نیز باید پی از برخورداری از فروغ دانش و بینش دیگر آنرا از فروغ نیکی اشا(بهترین ـ نظام هستی) بهره مند گرداند
۴ـ زبانه های آتش هیچگاه به سوی پایین میل نمیکنند آنها نیز بکوشند تا مجذوب خواهش های نفسانی نشوند و پیوسته آمال بزرگ و معنوی را مدنظر داشته باشند
۵ـ همانطور که آتش چیزهای نا پاک را پاک می کند و خود آلوده نمی شود آنها نیز با بدی بستیزند بی آنکه خود را به ان بیالایند
۶ـ آتش منبع زیبایی و اساس حیات فعال و بیقرار است و تا بازپسین لحظه حیات از کوشش باز نمی ایستد انسان نیز باید به مانند آتش باشد و آلودگی ها را از طریق رعایت اصول سه گانه (اندیشه نیک گفتار نیک پندار نیک) از بین ببرد.

نیایش در آتشکده
پاکى آتش و حفظ آن از لوث کدورات و پلیدیها یکى از رسوم مهمه زرتشتیان است. آتش مقدس انواع گوناگون دارد: آتش خانه، آتش ‍ قبیله، آتش قریه، آتش آذران، آتش ایالت. نگهبان آتش را مانبذ مى گفتند. براى حراست و نگهدارى آتش هیئتى از روحانیون زیر نظر یک موبد انجام وظیفه مى کردند. آتشکده به بوى کندر و سوختنى هاى معطر دائما خوشبو است. آتش را با قطعات چوبى که طى مراسم ویژه مذهبى تطهیر شده، نگاه مى داشتند. این چوبها غالبا از گیاهى موسوم به هذانه اپنا بود و روحانى نگهبان آتش دائما به وسیله چوبى که آن را برسم مى خوانند و مطابق آداب ویژه اى بریده شده است، آتش را روشن و ادعیه اى را تلاوت مى کند. آنگاه روحانیون دیگر هومه یا هوم را نثار مى کنند در اثناى قرائت ادعیه، روحانیون شاخه گیاه (هومه) را پس از تطهیر در هاون مى کوبند. مقدس ترین آتش آن است که از شانزده آتش جداگانه تشکیل شده باشد که هر کدام از آنها به نوبت در ضمن یک سلسله عبادت مفصل و تشریفات طولانى مرتبه تقدیس حاصل کرده اند. از جمله آداب طهارت آتش آن است که چند شاخه هیزم از چوب صندل معطر تراشیده و توده مى کنند و بر فراز شراره، بدون آنکه آن را لمس کنند، قاشقى فلزى نگاه مى دارند که روزنى کوچک در میان آن است و در آن نیز خرده ریزه چوب صندل ریخته اند، پس آنگاه آن توده چوبهاى مقدس را مشتعل مى سازند و به قرائت دعاها و سرودها مشغول مى شوند. این عمل را نود و یک بار تکرار مى کنند. آتشهاى دیگرى نیز هستند که اصل هر یک از آنها از درخشش برق یا از سایش سنگ چخماق یا از آتش مخصوص معابد و بت خانه ها و محل تعریق و خانه هاى مقدسان و ابرار روشن شده و هر یک در درجات قدس و طهارت مختلف جمع کرده اند، در کوره مقدسى، در آتشخانه افروخته مى شود و موبدان از شانزده آتش مطهر که موبدان در حالى که به پارچه لطیفى دهان خود را بسته اند و از دور تنفس مى کنند، آن را مشتعل مى سازند. آتشدان در مرکزیت اطاق اندرونى است و پر از خاکستر و در آنجا یک چهار پایه سنگى قرار داده اند و به تناوب موبدان آن را با قطعات چوب صندل تازه و فروزان مى کنند و همواره دستمال بر دهان بسته اند که مبادا دم ایشان به آتش پاک دمیده شود و آنرا پلید سازد و همچنین در برابر آن آخشیج ایزدى از سرفه و عطسه اجتناب دارند. افراد زرتشتى در هر وقت روز بخواهند، مى توانند منفردا به درون آتشکده بروند.

آداب ورود به آتشکده
قبل از ورود به معبد، دست و روى خود را با آب شسته و قسمتى از اوستا را تلاوت مى کنند و دعا مى خوانند. سپس کفشها را از پا بیرون آورده و به اطاق معبد داخل مى شوند و در برابر آتش دان مقدس نماز برده و هدیه و نیازى با مقدارى چوب صندل به موبد تقدیم مى دارند و در برابر، یک چمچه از خاکستر مقدس از دست او مى ستانند. آن خاکستر قدوسى را به نیت کسب فیض و برکت به صورت و چشم خود مى مالند. سپس به سوى آتش به تعظیم خم شده و نماز و دعا مى خوانند و در همه حال آن آتش را رمز و نشانه ملکوت الهى مى دانند نه عین ذات ربوبى. آنگاه آهسته رو به قهقرا رفته به کفش کن مى رسند و به خانه خود باز مى گردند. مهم ترین زیارت آتشکده در روز نوروز است. در آن روز زرتشتیان بامدادان از بستر برخاسته و بدن را شستشو مى دهند و جامه نو بر تن کرده به آتشکده مى روند. مراسم نیایش را بجا مى آورند. آنگاه صدقات و بریات به فقرا مى دهند. تمام اوقات آن روز مقدس را به دید و بازدید دوستان و تبادل شاد باش و تقدیم تهنیت و جشن و سرور مى گذرانند.در دوران باستان، نه تنها زردشتیان برای دعا و نماز در پیشگاه آتش یا شنیدن گفتار «هیربد» به آتشکده می رفتند، بلکه نیازمندان گرسنه و تشنه نیز برای طلب یاری به آتشکده ها پناه می بردند. در این معابد که براساس شواهد از دوره ی هخامنشی در این کشور بر پا شده اند، آتش مقدس آتش همیشه فروزان با چوب بود که در آتشدانی روی پایه ای بلند می سوخت. روحانی پرستار آتش هر روز در وقت معین سوخت و بخورات را همراه با نیایش و آتش پیشکش می کرد. از آن جا که قبله ی زردشتیان رو به سوی نور است، مومنان برای به جا آوردن نمازهای روزانه خود به حضور آتش یا نور خورشید (آتش آسمانی) نیازمند بودند و شرط خواندن نماز داشتن طهارت کامل و به اصطلاح وضو بود. نماز ویژه ی آتش هنوز هم در آتشکده ها خوانده می شود.با برپایی آتشکده ها، لزوم پیدایش طبقه ی نوینی از روحانیان، یعنی موبدان آتشکده ها احساس شد. از میان این طبقه، روحانی عالی رتبه یا روحانی رییس آتشکده را در فارسی باستان «بگینه پتی» (baginapati) می خواندند. این لقب در دوره ی ساسانی به «مغوبد» (بزرگ مغان) تغییر یافت. اهمیت آتش را در اسامی عام ترکیبی که از دوران هخامنشی به جا مانده نیز می توان دید، مانند: «آتر فرنه» (از آتش بخت یافته) و در الواح ایلامی: «آتر پاته» (= محافظت شده با آتش)، «آتر بانو» (دارنده ی درخشش آتش) و «آتر دانه» (آتش داد).
با سپاس از سایت کوروش پرست

اوستا» هویت ایران باستان است


«اوستا» هویت ایران باستان است




خبرنگار امرداد - فیروزه فرودی :
«اوستا شناسنامه ی هازمان(:جامعه) زرتشتی و به راستی هویت ایران باستان است.اوستا سرچشمه ی کهن برای شناخت فرهنگ و تمدن دیرین ماست و شناختن امری بایسته برای دانستن است. موبدان برای پاسداری از این گنجینه ها سختی بسیار کشیدند. سینه به سینه آنها را منتقل کردند، بازخوانی کردند تا این گونه به ما رسیده است.»
کتایون مزداپور استاد و پژوهشگر پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و استاد دوره های کارشناسی ارشد و دکترا در آیین رونمایی از کتاب اوستا که به همت وی از روی نسخه ی خطی متعلق به کتابخانه جمشید سروشیان بازنویسی شده و به چاپ رسیده است گفته های بالا را بیان کرد.
وی در آیین رونمایی این کتاب که 28 امردادماه در تالار دبستان گیو برگزارشد گفت:« 250 سال پیش« انکتیل دوپرن» پژوهشگر فرانسوی با ترجمه اوستا به فرانسه آن را به اروپاییان شناساند و آشنایی با اشوزرتشت و آیینش، موهوماتی را که تا آن روز شرقیان از این آیین و پیامبر راستین در ذهن داشتند، برچید.»
به گفته ی این استاد زبان شناس پژوهشگران کنجکاو اروپایی با جانفشانی برای یادگیری اوستا به هند رفته و آن را آموخته و ترجمه کردند. کتایون مزداپور در ادامه گفت:« «کارل فریدریش گلدنر» اوستاشناس آلمانی با کاوش و بررسی بر روی 50 اوستای دست نویس توانست نخستین اوستا را به چاپ برساند و پس از آن دانشگاهی در اسپانیا در نظر دارد تا از روی این اوستا با استفاده از نرم افزارهای رایانه ای نسخه ای تازه تهیه کند.»
به گفته ی استاد پژوهشگر امروز 29 نسخه خطی کتاب اوستا در ایران موجود است که در جاهای گوناگون نگهداری می شود اما بیشتر از اینها شاید در خانه ها ی همکیشان در تهران، یزد یا کرمان باشد که ارزش آن برای مالکش ناشناخته است.اگر این کتابها که گنجینه های فرهنگی ماست به دست اهل فن سپرده شود و دانش درون آن که همان فرهنگ و آیین پیشینیان ماست از آن استخراج شود به پایداری و استواری آیین زرتشتی کمک خواهد کرد.
خط اوستایی تنها خط کامل جهان
اردشیر بهمردی سخنران دیگر برنامه از خط اوستایی که تنها خط کامل در جهان است نام برد خطی که کتاب اوستا به آن نگاشته شده است. وی در ادامه گفت:« باور ما زرتشتیان از گذشته تا کنون چنین بوده که آوای اوستای موبدان آرامش بخش و درمان کننده ی روان انسان است.این درمان در گذشته اشوپزشکی نام داشت و همان آوای خوشی بود که در اوستا و از روی خط اوستایی سروده می شد.» بهمردی به تاریخچه خط اوستایی اشاره کرد و گفت:« از زمان دقیق پیدایش این خط آگاهی درستی در دست نداریم.»
کتاب دیگری به کتابهای سرزمین ما افزوده شد
بابک سلامتی مدیرمسوول هفته نامه ی امرداد که در برگزاری این برنامه بنیاد جمشید را یاری داده بود، گفت:«کتاب یسنا و ویسپرد که امروز به کتابهای سرزمین ما افزوده شده همان گنجینه یا ثروتی است که از نیاکانمان به ما رسیده و باید با خواندن آن، دانش و تجربه ی گذشتگان را یادگرفته و در زندگی بکار بندیم.»
وی ادامه داد:« زمان کتابخوانی در کشور ما بسیار پایین است و ما بیشتر وقت خود را با انتخاب های نادرست پای تلویزیون و برنامه هایی که اخلاق و روان ما را نشانه رفته اند هدر می دهیم و این یعنی از دست دادن زمان اندیشیدن و گفتگو کردن در خانواده.»
مدیر مسوول امرداد در باره ی نقش خرد واندیشه در زندگی انسان افزود:« در اسطورهای ما ضحاک برای ماندگاری خود، مغز جوانان را می خورد مغز که نماد اندیشه است به این معنی که ضحاک در آن هزاره ی اهریمنی از اندیشه های انسانی هراس داشت.»
وی گفت:« برنامه ی رونمایی از کتاب اوستا آغاز حرکتی است برای رواج فرهنگ کتابخوانی در خانواده ها. قرار است از سوی بنیاد جمشید و هفته نامه امرداد ماهانه کتابی معرفی شود که دوستداران فرهنگ ایران پس از خواندن آن در نشستی کتاب را به گفتگو بنشینند. برای شروع کتاب بهرام چوبین که یکی از سرداران بزرگ ساسانی است، انتخاب کردیم که پس از مطالعه، در جمع دوستان در نشست 8 مهرماه ساعت 10 در بنیاد جمشید بررسی شود.»
اسفندیار اختیاری نماینده زرتشتیان در مجلس تلاش کتایون مزداپور را برای کاری که نه تنها برای زرتشتیان بلکه برای تاریخ ایران انجام داده را ستود.
رستم خسرویانی برنامه ی این روز را تحولی دیگر در هازمان زرتشتی دانست و رونمایی از کتاب اوستا را نشان از توانمندی زرتشتیان در آیین و فرهنگ ایران دانست.
مهربد خانی زاده پژوهشگر ایران باستان یکی دیگر از سخنرانان برنامه به اهمیت جمع آوری نسخه های خطی اوستا برای پی بردن به آیین های کهن اشاره کرد.
رونمایی از کتاب اوستا که به کوشش کتایون مزداپور پژوهشگر پژوهشگاه علوم انسانی انجام گرفته از سوی بنیاد جمشید و هفته نامه ی امرداد با یسنا خوانی موبد مهربان فیروزگری و موبد رامین شهزادی 28 امرداد در تالار دبستان گیو با باشندگی فرهنگ دوستان ایرانی برگزارشد.